سه‌شنبه، مرداد ۱۸

پرسش من از روزه داران


مسلمانان گرامی که زیاد درگیر نظم و نظافت نیستند. بروید در خیابان و سوار ماشین بشید و در راه مسجد، خیابان ها و نظمشون رو چک کنید و بعد از رسیدن به مسجد، داخل بشید و یک نگاهی هم به وضعیت مساجد کشورمون بندازید و بوی جذاب بهداشت فردی و نظافت رو استشمام کنید تا متوجه جمله اول من بشید. بعضی آخوندا میگن قدم های امام زمان فضای محل عبورشو عطرآگین میکنه. احتمالن این قدم ها همچین بوهایی داره. بوی گند جورابی که مدت هاست نشسته مونده و هرچه نشسته تر باشه به شرایط صدر اسلام نزدیک تره و ثوابش بیشتره.

حالا با این وضعیت گریه دار و قرمزی که وجود داره، روزه هم شده غوز بالا غوز! بوی گند و تعفن دهان بعضی ها آدم رو از یک متری میرنجونه. در صندلی عقب ماشین که میشینی بوی دهان جلویی هم تو رو اذیت میکنه. اعصاب های خورد و کله هایی که عملکردشون به دلایل مختلف پایین اومده و خمیازه های پشت هم روی همه اینها اضافه میشه. در جامعه ای که ارتباط نقش اول رو در پیشرفت زندگی و کار داره، بهداشت فردی و توجه به سلامت فرد با هدف سلامتی جامعه خیلی باید مورد توجه باشه.

سوال من اینه که چرا من مجبورم و باید مجبور باشم که این کثافات و تعفن های روزمره رو تحمل کنم تا کس دیگری بخواد روزه بگیره و به دستورات بیابانی بیش از هزار سال پیشتر عمل کنه که دیندار باشه؟ چطور من حق ندارم جلوی اونها آب و غذا بخورم و طبیعی زندگی کنم؟ اونها نباید مجبور باشند خورد و خوراک منو ببینن تا یه موقع طمع نکنند و هوس نکنند و دینشون سرجاش باشه ولی من مجبورم دین داری متعفن اونها رو تحمل کنم.


فعالیت در توییتر

بازار وبلاگ نویسی مانند گذشته دیگر داغ نیست. کسانی که وبلاگ نویسی و وبلاگ خوانی میکردند امروز بیشتر در توییتر فعال هستند. من هم برای کمک و ا...