رضا فاضلی تاریخی شد
درود بر دوستان؛
گرچه دیر است و تقریبن یک هفته از درگذشت روشنگر بزرگ حال حاضر میگذرد، ولی وظیفه داشتم به این مناسبت سیاههای بیاورم تا هم دل اندوهبار خود را سبک کنم و هم انجام وظیفه کرده باشم. زیاد بلد نیستم در این موارد مطلب بنویسم، تنها میتوانم حس و حال درونی خود را اندکی قلمی کنم.
رضا فاضلی گرامی، پدر معنوی ما هم مانند پیامبر و امام و شاه و غیره، یک چینش از ذرات بنیادین بود (به تعبیر یکی از دوستان) که مانند همه آمد و رفت. و باز هم مانند همه از خود یادگاریهایی گذاشت که نامش را زنده نگه دارد. به قولی او با مرگ جاودانه شد.
فاضلی یک مرد لوتی و خردمند بود که در راه گشترش خردورزی و خرافه زدایی شاید بیش از بقیه تلاش کرد. وقت و زمان خود را برای اینکار میگذاشت و در عین حال، اعصاب خود را قربانی کله زنی با عدهای میکرد. در این راه پسر خود را از دست داد و بیژن هم قربانی جنایت ورزی و خونخواهی دشمنان خرد شد. به لطف سخنان او بسیاری از جوانان و ایرانیان رها شدند و دانا. مرگ او که در طول دوران زندگیاش نه کسی را کشته و نه کسی را آزرده و بلعکس بسیاری مغزها را پرورانده، برای ما خیلی اندوه بار و دل آزار بود. شاید مانی گرامی بسیار بهتر از من در این باره نوشته باشد. آن را در اینجا بخوانید.
او نمرده است و راهش رهروان زیادی دارد. فاضلی یک اندیشه و یک تفکر است، اندیشه هرگز نمیمیرد.
یادش گرامی باد.