ساختار بیمار نظام ولایت مطلقه
با درود؛
جمهوری اسلامی نظامی شخص محور است که بر پایه اتکا به ایدئولوژی دین، بر مردم حکمرانی میکند و در طول تاریخ کوتاه و خفت بار خود نشان داده است که کوچکترین احترامی به اصول پایهی دموکراسی و لیبرالیسم نمیگذارد. سخنان سال گذشتهی آیت الله مصباح یزدی از مراجع با نفوذ و تندوروی نظام مبنی بر مورد نظر نبودن جمهوری در برپایی این نظام توسط آیت الله خمینی ملعون، مهر تاییدی بر این گفتار است. ایشان در نظر دارند به طور تئوریک، پایههای همین جمهوریت مریض و ناقص نظام را اکنون پس از سی سال سست و ناپابرجا کنند. نظر ایشان مبنی بر شرعی بودن حکومت اسلامی که حاکم آن جانشین امام زمان، مهدی موهوم است، نشانهای خطرناک از خطر عقب گرد و بازگشت به اصول 14 قرن پیش دارد و باید به هر راه ممکن و با هر وسیله، جلوی چنین سخنانی گرفته شود. ما مردم نباید به آدمخواران و آدم کشان دین فروشی مانند او، خامنهای، رفسنجانی، احمد خاتمی و ... پروانه دهیم چنین بی پروا از به تاراج بردن حقوق غیر قابل انکار ملت در برابر حکومت بهره ببرند. ولی در عین حال هم هوشیاریم که همین نظام آلوده و مریض کنونی هم عاری از اشکال و راههایی برای بردن و خوردن حق مردم نیست.
در تالار گفتمان گفتگو دات کام، من چند وقت پیش جستاری گشودم که در آن به کمک دوستان، چارت سازمانی نظام ج.ا را بسازیم. در کنار این، یک نمودار دیگر هم ساخته شد که نام نمودار "فرآیند انتخاب و انتصاب" را بر آن نهادیم. این نمودار برای بررسی و تحلیل ساختار نظام تا حدودی مطلوب است و نکاتی را میتوان از آن فهمید. از جمله مریض بودن این نظام و اینکه در پایه و اصل، این نظام اصلن دموکرات نیست تا اصلاح طلبان بخواهند به زور و با پاشنه کش، دموکرات بودن آن را جا بیاندازند.
در این نمودار دو دور مشاهده میشود که نشان از غلط بودن و ضد دموکراتیک بودن نظام دارد. یک دور اینست که رهبر با اختیارات عجیب و غیر قابل پذیرش خود، 6 تن از فقهای شورای نگهبان را بر میگزیند و آنها هم بر کار انتخابات نظارت دارند و کاندیداها را دست چین میکنند تا در 3 مورد انتخابات غیر دموکراتیک، مانند مترسک رای بیاورند و به نظام خدمت کنند. یکی از این انتخابات، انتخابات مجلس خبرگان رهبری است. خود این مجلس بر رهبر و اعمال او نظارت دارد (البته تا به حال که چیزی جز تعارف و تعریف و تمجید چیزی از این مجلس فسیل پرور ندیدیم)، رهبر را انتخاب و یا عزل نمیکند (بخوانید میکند)، و رهبر مجددن فقهای شورای نگهبان را و این دور تا ابد ادامه دارد. نمودار زیر نشان دهندهی این ادعاست، به مسیر قرمز نگاه کنید:
در دور دیگری که مشاهده میشود (فرتور زیر)، رهبر رییس قوهی قضاییه را انتخاب میکند، وی 6 تن از حقوقدانان شورای نگهبان را به مجلس شورای اسلامی برای رای گیری معرفی میکند، مجلس شورای فرمایشی که خود قبلن از فیلتر شورای نگهبان و رهبری عبور کرده است، به این کاندیداها رای میدهد چرا که این کاندیداها با نظر رهبر انتخاب میشوند، خود این 6 تن در شورای نگهبان مجددن کاندیداهای مجلس خبرگان را میچینند و دوباره مجلس خبرگان، رهبر را کار ندارد! عجب نظام پیشرفتهای شد در سایهی اصل مترقی ولایت فقیه.
اینست که این نظام مریض و بیمار است و هر کاریش بکنیم درست نمیشود مگر اینکه ساختار آن را به هم بریزیم و آن را از پایه ویران کنیم تا اثری ازش باقی نماند. این بیماری را کسانی که در سال 58 به پای صندوق رایرفتند تایید کردند و آنها هستند که باید جوابگوی بلای آمده بر سر ما باشند، ولی این سخنان این چنین فایدهای ندارد. ما خودمانیم که باید این نظام را سرنگون کنیم؛ آن هم نه بوسیلهی شعار و اعتصاب و انقلاب مخملی و این دست بچه بازیها. تنها بوسیلهی جنگ و دعوای خیابانی و درگیری و خونریزی و گلوله در کردن. در آینده دربارهی این موضوع مطلبی خواهم نوشت.
بدرود.
در همین رابطه: سر پیدای این کلاف سردرگم