آزمون خداسنجی
خداباوران همیشه با خدای خود مناجات می کنند یعنی با او سخن می گویند و ارتباط برقرار می کنند. مناجات از دیدگاه ما یعنی ارتباط یک طرفه. یعنی سخن بی پاسخ. ولی آنچه مورد ادعای آنان است اینست که این ارتباط دو طرفه است. یعنی ممکن است یک چیزی از خدا بخواهند، یا خدا جایز می داند و می دهد یا حکمتی در ندادنش دارد. اینگونه ادعاها را نه می توان اثبات کرد و نه می توان رد کرد. درست همین رد نشدنی بودنش به معنی غیر علمی بودنش است. البته شاید خداباور به دنبال علم و اینها نیست و غیر علمی بودن برایش ضعف نباشد. ولی شما خردگرایان و آزاداندیشان باید بدانید که تنها راه شناخت جهان همین علم است.
حتمن دیده اید کسی از خدا بخواهید که به او فرزند سالم بدهد. یا بخواهد که در فلان امتحان موفق شود. اینها از جمله خواسته های بی ضرر برای بشریت است. برخی خواسته ها و انتظارات از این خدای موهوم و ناپیدا خلاف بشریت و انسانیت و صلح و دوستی است. معمولن اینگونه خواسته ها از طرف افرادی با نهایت بی خردی و عقب ماندگی است. کسانی که سلامتی جلاد خامنه ای را می خواهند. کسانی که نابودی اسراییل و امریکا را می خواهند. کسانی که سلامتی مهدی موهوم را می خواهند. البته در وجود مهدی صاحب الزمان که بحثی نیست. صد البته که این پدیده ضد بشریت تنها برای دوشیدن شیر بدبختان و بیچارگان است و بس. ولی به فرض وجود، این تخم و ترکه محمد رسول الله چیزی بیش از آن جد دزد و جانی خود نخواهد بود. محمد و آل او جز به پول، مقام و زن به چیز دیگری فکر نمی کردند. این ها به کمک خدای خیالی و دزدشان تاریخ را برای همیشه ننگین کردند.
حال اگر این خدای نیست در جهان، چه الله باشد یا غیر الله، آنقدر توانا و شنواست که به اینگونه خواسته ها و انتظارات گوش می دهد و بعضی را با حساب و کتابی که دارد انجام می دهد و بعضی را خیر، پس حتمن باز هم می توان از او چیزهایی خواست. این خدای صمیع و بصیر صداها را در هر گوشه جهان می شنود و حرکات را می بیند. هیچ برگی نیست که بی اراده او به زمین نیفتد (+).
وسیله ای وجود دارد به نام خداسنج یوگاد (YO-GOD detector) که در رابطه با موضوع مورد بحث ماست. این وسیله یک عقربه دارد که روی کلمه «خیر» ثابت است و با اعمال زور می تواند به سوی دیگر که کلمه «بله» قرار دارد برود. خداباور این وسیله را خریداری می کند و از خداوند می خواهد تا وجود خود را به او بوسیله تغییر مکان عقربه نشان دهد. قطعن خدای او این اندک زور را دارد. در طول تاریخ (البته تاریخ تخیلی) پیغمبرانی هم بوده اند که در عین ارتباط با خدا از طریق وحی! از او خواسته اند که خود را به وی نشان دهد. یعنی امتحان کردن خدا شغل انبیاست. ابراهیم پیامبر و یعقوب پیامبر نمونه های خوبی هستند. خداوند بر دومی که دو مرتبه ظاهر شده است. ابراهیم خلیل الله پس از شکستن بت ها، این کار را به بت بزرگ نسبت می دهد و به این طریق مردم را بطور غیر مستقیم به آزمایش بت ها می کشاند.
تصویر خداسنج یوگاد
چنانچه خداباور با دعا و نیایش از خدایش بخواهد که اینگونه وجود خود را برایش اثبات کند، یا خدای او به این درخواست گوش می دهد و عقربه را جابجا می کند و یا گوش نمی دهد و خداباور تصور می کند که حتمن بنده گناهکار و خطاکاری است که اینطور شده است. البته از نظر خردگرایان گزینه نخست که ناممکن و محال است و هرگز کسی آن حرکت را از عقربه نخواهد دید و نیز گزینه دوم به معنی نبودن و خیالی بودن این موجود افسانه ای است که انسان ها او را به نام خدا پذیرفته اند. خدایی که نیستی را هستی بخشید و پس از آن نیز مدام در نگرانی و دلواپسی از خطا رفتن بندگانش، برایشان آیه و پیغمبر فرستاد.
به هر روی این کار جالبی است که یک خداباور می تواند برای خودش انجام دهد. بالاخره او باید بفهمد که تمام عمر خود را برای پرستش و در خیالات این خدای نیست در جهان هدر داده است. می توانید به خداباور پیشنهاد بدهید این کار را به طریق دیگری انجام دهد. بارها شنیده ایم از کسانی که تعریف کرده اند دست خدا را در زندگی احساس کرده اند. آنها روشن و خاموش شدن یک چراغ یا آمدن صدا یا افتادن کاغذی را بر زمین، نشان از ارتباط با جن و روح و خدا می دانند. ولی این آزمون باید طوری طراحی شود که حتی المقدور به جز خدا سایر عوامل توانایی دخالت در آن را نداشته باشند. مثلن سوسو زدن یک چراغ یا کم نور شدن آن ممکن از به علت کاهش ولتاژ برق باشد و نیز سر و صدا ممکن است به علت خیالاتی شدن فرد و آمادگی ذهنی او برای شنیدن چیزی عجیب باشد که به طور ناخواسته از پیش به استقبال آن رفته است.
بنابر این، خداباور می تواند روی کامپیوتر خود یک صفحه ورد باز کند و روی آن بنویسد «خدا وجود ندارد». اگر خدای او توانایی کار با کامپیوتر را داشته باشد به راحتی می تواند حرف «ن» را از «ندارد» پاک کند. به او مهلت بدهد و ازش خواهش کند. یک هفته، یک ماه، یک سال یا تمام عمر. هر روز که کامپیوتر را روشن می کند این فایل را چک کند، البته به این شرط که کسی از موضوع باخبر نباشد یا به کامپیوتر او دسترسی نداشته باشد. آیا این خدای بزرگ و توانا به اندازه برداشتن یک «ن» از یک واژه برای بنده مخلصش احترام قائل نیست؟
برای بحث و بررسی به گفتگو دات کام بپیوندید.