هنوز که هنوزه فهم پلیدی، درشتی، وحشیانه بودن و ضدیت قانون اعدام با مفاهیم نو زندگی و پویایی برای بسیاری از افراد ایرانی سخته. هنوز در ایران خیلیا هستند که فاصله مجازاتی مثل اعدام رو از تمدن، از پیشرفت و از انسانیت نمی فهمند. برای عده ی زیادی عصر حاضر با اندکی تخفیف همون عصر اسلام نوپاست که «فاضربوا فوق الاعناق» (انفال - 12). این زمان که انسان های متمدن غربی به فکر اینند که پس از 21 سال از پرتاب تلسکوپ عظیم هابل به فضا، برای جلوگیری از تصادف منجر به مرگ، سیستم تشخیص عابر پیاده را در خودروها نهادینه کنند، انسان های عهد چوب و شمشیر و عربده کشی الله در بیابان های سوزان عربستان درکی از زشتی و ناملایمتی اعدام ندارند.
طبیعیه اگر مقتدا و سالار یک جامعه ای رو علی بن ابی طالب قرار بدند، اون جامعه بعد از مدتی سرشار از خودبینی، غرور، زورگویی، اوباش گری و دیکتاتوری خواهد شد. چرا که ماهیت علی و تفکراتش همینه. من مدتی با یکی از همسایگان محترم که ارادت ویژه ای به علی دارد در یک رشته ورزشی هفته ای سه روز مشغول بودیم. این آقا که هر از چند گاهی منزل خودش رو به روی یک هیأت چند نفره که همگی دیوانه علی بودند باز می کرد، برای رسوندن ما به باشگاه ورزشی رانندگی می کرد. با اینکه دم از مردم داری و محبت و گذشت میزد، ولی در رانندگی فوق العاده خودبین و مقرور بود. اگر کسی داره با سرعت مجاز رانندگی میکنه و این آقا دیر کرده باشه، باید بوق زدن های فراوان، چراغ زدن ها و فحش و بیراه های او رو تحمل کنه.
تشنگان علی اینگونه اند. طوری هستند که با رد شدن از جلوی هر دختری که آرایش کرده باشه و بر اساس علاقه خودش و البته انتظاری که طبیعت و سایر انسان های دوستدار زندگی از او دارند، زیبا پوشیده باشه، به او انگ جندگی و هرزگی و هزار چیز دیگه می زنند و تازه ما رو نصیحت می کنند که از اینها دور شو. ما با دیدن یک دختر زیبا و خوشگل که آرایش کرده باشه و زیبا پوشیده باشه و عطر آرمانی زده باشه، به مادر طبیعت و خود او آفرین میگیم و لذت میبریم. ما با دیدن کسانی مانند حاج خانم اون مرد کذایی که بوی گلاب بدهند و صورت آرایش نکرده شان با صورت یک مرد فرقی جز در سایز نداره، لعنت می فرستیم به روان کثیف محمدبن عبدالله و 14 تازی خونخوار دیگر. ما با دیدن زیبایی یک دختر به یاد زیبایی طبیعت میفتیم. به یاد سواحل آبی آب های آزاد و جنگل های انبود و سبز و بکر طبیعت. برای ما فرقی بین این دو زیبایی وجود نداره. چه بسا اولی که به دست خود دختر و با آگاهی ایجاد شده تحسین برانگیزتر از دومی هم باشه.
شیعه بودن شما رو از دوستدار زیبایی تبدیل به یک خودخواه ضد زندکی میکنه. تبدیل به همون مردی میکنه که همون شیعه علی هست که وقتی بهش سلام میکنی بجای علیک بهت میگه «یا علی» و در عین حال هم نگاهی مُرده وار به زندگی داره. اسلام با مفاهیم و اخلاق و فرهنگ خودش، نه تنها باری از دوش مدنیت و انسانیت برنداشته و حتی قدمی برای اون برنداشته، بلکه درجهت ضد اون حرکت کرده. دستاوردهای پزشکی، فناوری و علمی همگی مدیون دولت های غربی، افراد اکثرن بی دین و سکولارهاست. رفتن به فضا برای کارگذاشتن ماهواره ای که به پخش شبکه های خرافی شیعه بپردازه، استفاده از نیروی هسته ای در جهت حفظ و غربال کردن بیضه اسلام و تحقیقات پزشکی هیچکدام به دست مسلمانان و پیروان علی و محمد تازی انجام نشده. درعوض، خودبینی، خودکامگی و عربده کشی و مضروب کردن هموطن رو اسلام خوب به بشریت و جامعه ایرانی آموزش داده.
اینها به این خاطره که علی در تاریخ اسلام، بازوی شمشیرزن و خونخواه محمد بوده. علی کسی است که کشتن چندصد نفر رو در یک روز بر عهده میگیره. این فرد قسی القلب امروز مقتدای بسیاری از جوانان و افراد ایرانیست. ما در تاریخ ایران زمین بزرگانی رو داریم که با تمام همت و زندگی خود در مقابل زورگویی علی و دارودسته دزد و مال مردم خورش مقابله کردند. کسانی مثل استادسیس، ابومسلم، بهافرید، سنباد، بابک و خیلی های دیگه باید امروز بیشتر از همیشه الگوی ما باشند. ما برای فرار از دست اهریمنان خونخواری مثل خامنه ای و دار و دسته زنجیرکشش، که همگی بدرستی از علی بن ابی طالب پیروی می کنند در درجه اول نیاز به مطالعه تاریخ سرزمینمان، خصوصن بخشی از اون که ایرانیان آزاده دربرابر حمله اسلام تا بالاترین سرحدات زندگی مقاومت کردند داریم.
ضدیت اسلام با زندگی چیزی نیست که از آسمان نازل شده باشه. این تقابل حاصل جمع توامان بکارگیری فرهنگ قدیمی قومی بی تمدن بعلاوه افکار و آمال پوچ و خودخواهانه سرکرده دزد اون هست که بعدن توسط سایر دزدها، از ابوبکر گرفته تا خامنه ای مورد هرس و رشد و نمو قرار گرفته. طبیعیه که برای شیعیان علی، نمیشود از قساوت قلب علی سخن گفت. نمیشود زشتی و ناملایمتی کشتن و کشتار رو در چهره اونها دید. اونها با این خو رشد کردند. ما برای فرار از وضع موجود و بازگشت به دنیای متمدن نیازمندیم نخست خوی ضدزندگی و ضدبشری رو کنار بگذاریم. ما باید نخست نرم افزارمون رو اصلاح کنیم سپس سخت افزارمون رو.
طبیعیه اگر مقتدا و سالار یک جامعه ای رو علی بن ابی طالب قرار بدند، اون جامعه بعد از مدتی سرشار از خودبینی، غرور، زورگویی، اوباش گری و دیکتاتوری خواهد شد. چرا که ماهیت علی و تفکراتش همینه. من مدتی با یکی از همسایگان محترم که ارادت ویژه ای به علی دارد در یک رشته ورزشی هفته ای سه روز مشغول بودیم. این آقا که هر از چند گاهی منزل خودش رو به روی یک هیأت چند نفره که همگی دیوانه علی بودند باز می کرد، برای رسوندن ما به باشگاه ورزشی رانندگی می کرد. با اینکه دم از مردم داری و محبت و گذشت میزد، ولی در رانندگی فوق العاده خودبین و مقرور بود. اگر کسی داره با سرعت مجاز رانندگی میکنه و این آقا دیر کرده باشه، باید بوق زدن های فراوان، چراغ زدن ها و فحش و بیراه های او رو تحمل کنه.
تشنگان علی اینگونه اند. طوری هستند که با رد شدن از جلوی هر دختری که آرایش کرده باشه و بر اساس علاقه خودش و البته انتظاری که طبیعت و سایر انسان های دوستدار زندگی از او دارند، زیبا پوشیده باشه، به او انگ جندگی و هرزگی و هزار چیز دیگه می زنند و تازه ما رو نصیحت می کنند که از اینها دور شو. ما با دیدن یک دختر زیبا و خوشگل که آرایش کرده باشه و زیبا پوشیده باشه و عطر آرمانی زده باشه، به مادر طبیعت و خود او آفرین میگیم و لذت میبریم. ما با دیدن کسانی مانند حاج خانم اون مرد کذایی که بوی گلاب بدهند و صورت آرایش نکرده شان با صورت یک مرد فرقی جز در سایز نداره، لعنت می فرستیم به روان کثیف محمدبن عبدالله و 14 تازی خونخوار دیگر. ما با دیدن زیبایی یک دختر به یاد زیبایی طبیعت میفتیم. به یاد سواحل آبی آب های آزاد و جنگل های انبود و سبز و بکر طبیعت. برای ما فرقی بین این دو زیبایی وجود نداره. چه بسا اولی که به دست خود دختر و با آگاهی ایجاد شده تحسین برانگیزتر از دومی هم باشه.
شیعه بودن شما رو از دوستدار زیبایی تبدیل به یک خودخواه ضد زندکی میکنه. تبدیل به همون مردی میکنه که همون شیعه علی هست که وقتی بهش سلام میکنی بجای علیک بهت میگه «یا علی» و در عین حال هم نگاهی مُرده وار به زندگی داره. اسلام با مفاهیم و اخلاق و فرهنگ خودش، نه تنها باری از دوش مدنیت و انسانیت برنداشته و حتی قدمی برای اون برنداشته، بلکه درجهت ضد اون حرکت کرده. دستاوردهای پزشکی، فناوری و علمی همگی مدیون دولت های غربی، افراد اکثرن بی دین و سکولارهاست. رفتن به فضا برای کارگذاشتن ماهواره ای که به پخش شبکه های خرافی شیعه بپردازه، استفاده از نیروی هسته ای در جهت حفظ و غربال کردن بیضه اسلام و تحقیقات پزشکی هیچکدام به دست مسلمانان و پیروان علی و محمد تازی انجام نشده. درعوض، خودبینی، خودکامگی و عربده کشی و مضروب کردن هموطن رو اسلام خوب به بشریت و جامعه ایرانی آموزش داده.
اینها به این خاطره که علی در تاریخ اسلام، بازوی شمشیرزن و خونخواه محمد بوده. علی کسی است که کشتن چندصد نفر رو در یک روز بر عهده میگیره. این فرد قسی القلب امروز مقتدای بسیاری از جوانان و افراد ایرانیست. ما در تاریخ ایران زمین بزرگانی رو داریم که با تمام همت و زندگی خود در مقابل زورگویی علی و دارودسته دزد و مال مردم خورش مقابله کردند. کسانی مثل استادسیس، ابومسلم، بهافرید، سنباد، بابک و خیلی های دیگه باید امروز بیشتر از همیشه الگوی ما باشند. ما برای فرار از دست اهریمنان خونخواری مثل خامنه ای و دار و دسته زنجیرکشش، که همگی بدرستی از علی بن ابی طالب پیروی می کنند در درجه اول نیاز به مطالعه تاریخ سرزمینمان، خصوصن بخشی از اون که ایرانیان آزاده دربرابر حمله اسلام تا بالاترین سرحدات زندگی مقاومت کردند داریم.
ضدیت اسلام با زندگی چیزی نیست که از آسمان نازل شده باشه. این تقابل حاصل جمع توامان بکارگیری فرهنگ قدیمی قومی بی تمدن بعلاوه افکار و آمال پوچ و خودخواهانه سرکرده دزد اون هست که بعدن توسط سایر دزدها، از ابوبکر گرفته تا خامنه ای مورد هرس و رشد و نمو قرار گرفته. طبیعیه که برای شیعیان علی، نمیشود از قساوت قلب علی سخن گفت. نمیشود زشتی و ناملایمتی کشتن و کشتار رو در چهره اونها دید. اونها با این خو رشد کردند. ما برای فرار از وضع موجود و بازگشت به دنیای متمدن نیازمندیم نخست خوی ضدزندگی و ضدبشری رو کنار بگذاریم. ما باید نخست نرم افزارمون رو اصلاح کنیم سپس سخت افزارمون رو.