جمعه، مرداد ۳

درگیری حماس و اسرائیل چرا اینبار انقدر سهمگین شد؟

فکر می‌کنید چه توضیح عاقلانه‌ای برای اقدامات جنون آمیز حماس در ماه جولای 2014 وجود دارد؟ چرا حماس برای نقض آتش بس پیش قدم می‌شود؟ چرا مرتب مردمان ساکن غزه را پیش مرگ خود می‌کند؟ چرا با اینکه می‌داند حریف ارتش چهارم دنیا نمی‌شود ولی به هیزم ریختن در این آتش ادامه می‌دهد؟

حماس امسال به طرز عجیب و دیوانه واری جنگ را پی می‌گیرد. هیچ توضیح قانع کننده تری از این وجود ندارد که دستور از تهران رسیده تا به نیت هرچه با شکوه‌تر برگزار شدن تظاهرات روز قدس امسال، کاری کند که اسرائیل بیشتر غیرنظامی بکشد. گروه تروریستی حماس مهمات و سلاح‌های خود را در 4 جای عمده انبار می‌کند: بیمارستان، مدرسه، مسجد و خانه های مردم. از این طریق باعث می‌شود غیرنظامیان تبدیل به پیش مرگان آنها شود. درست کاری که وارون آن را اسرائیل انجام می‌دهد.

تصویر از وزارت دفاع اسرائیل



عده‌ی ایرانیان همیشه در صحنه و همیشه در فیسبوک که مانند چندین بار دیگر اسیر تبلیغات و شامورتی بازی‌های رژیم شده‌اند و در نمونه‌های نه چندان دور انتخابات ریاست جمهوری دهم و یازدهم حماسه‌ها آفریدند، اینبار هم در دام تبلیغات و پروپاگاندای رژیم منحوس و دروغ پرداز اسلامی گرفتار آمدند و نشانش دادند که سال بعد هم اگر خواست می‌تواند نمایشی، فیلمی چیزی ترتیب دهد و برای پروژه‌های بعدی نیز ما ایرانیان را خام خود کند و به اهدافش برسد.

خیل عظیم تعداد ایرانیانی که در فیسبوک، اینستاگرام، توییتر و سایر سوشیال مدیا مشغول عرض فحش خواهر و مادر به کشور قانونی و بشر دوست اسرائیل هستند نشاندهنده این است که به راستی هنوز فکر و درک سیاسی و گول نخوردن در اجتماع پدید نیامده است. به راحتی می‌توان این مردم را گول زد و به قول ابن ابوالعوجاء محدث قرن دوم هجری که در اعترافی گفت 4 هزار حدیث جعلی ساختم و حرام شما را حلال و حلال شما را حرام کردم، می‌توان به راحتی جای حق و ناحق را در زندگی این مردم مفلوک و بدبخت ایران جابجا کرد.

اسرائیل سلاحش را فدای مردمش می‌کند ولی حماس مردم را فدای سلاحش می‌کند

این مردم مطمئن باشید هیچ چیز از تاریخ اسرائیل، تاریخ یهود، کشور فلسطین و مسائل مربوط به آن منطقه نمی‌دانند. اگر ازشان بپرسید بالاترین استدلالی که دارند اینست که اسرائیل 66 سال است آنجا را اشغال کرده و مردم فلسطین را آواره. حال چطور؟ کی؟ به چه صورت؟ کسی نمی‌داند. هیچ چیز نمی‌دانند. اگر کسی بداند، قطعن هوادار و مدافع کشور اسرائیل خواهد شد. هواداری از اسرائیل یعنی هواداری از آزادی در منطقه، صلح و سازش در منطقه و حق در منطقه.

خلاصه‌ای از دروغ‌های اسلامیون جهان درباره اسرائیل

یهودیان در طول حیات خود مردمانی صلح‌جو و اهل مدارا بوده‌اند. اتفاقن همواره مورد دست اندازی دیگر اقوام واقع شدند. از حدود 1300 سال پیش که اسلام مطابق معمول به زور شمشیر به آن منطقه صادر شد نیز این دست اندازی به عهده اسلامیون قرار داده شد تا امروز. ایرانیان و یهودیان دوستی تاریخی دارند، بارها با هم در صلح و صفا زندگی کرده‌اند. امروز نیز همینطور است. امروز هم همان فلسطینیانی که هوش از دل بعضی از پرچمداران حقوق بشر و مدافعان پوشالی صلح در کشورمان برده‌اند آزاد گذاشته شوند به خون ایرانیان تشنه‌اند. درست با همان استدلالی که معتقدند یهودیان باید به دریا ریخته شوند، معتقدند ایرانیان مجوس عجم باید کشته شوند.

در واقع دنیا برای این مدافعان دوزاری حقوق بشر که عمومن بچه مدرسه‌ای‌هایی هستند که هِر را از بِر تشخیص نمی‌دهند جای عجیبی است. شاید تعجب ایشان از محق بودن اسرائیل به تشکیل یک دولت در محدوده مرزهای طرح تقسیم سازمان ملل هتا منجر به سکته خیلی از آنها گردد. اینها همانطور که متوجه نمی‌شوند داعش احتمالن ساخته و پرداخته همین رژیمی است که درست در بزنگاه مذاکرات هسته‌ای نیاز به امتیاز گرفتن از امریکا برای بالا بردن قدرت چانه زنی‌اش دارد و این داعش همانی ست که در اوج جنگ داخلی سوریه به صف مخالفان اسد پیوست و عقب نشینی کرد و یکی یکی شهرهای تحت اشغال مخالفان را تقدیم ارتش اسد کرد، به همین نحو هم متوجه نمی‌شوند داستان گردن کشی‌ها و قلدربازی‌های حماس این بار از تهران آب می‌خورد. به زودی هم طرح آتش بسی تنظیم و پیشنهاد می‌شود و از آنجا که اسرائیل یک دولت است و راهی جز پذیرش آتش بس ندارد ولی حماس هر گهی خواسته خورده و پایبند به این محدودیت‌ها نبوده، قائله خاتمه می‌یابد و خوراک تبلیغاتی رژیم و اعوان و انصارش مبنی بر "پیروزی مقاومت" و "شکست صهیونیسم" برای دستکم یکسال آینده جور می‌شود.

به این مخ‌لسان متوهم دانای کل باید گفت درست همانطور که جان مردم سوریه برای رژیم بی ارزش بود و حالا هم جان مردم عراق بی ارزش است و از اکسیژن رسانی به آتش داعش در عراق ابایی ندارد تا به اهداف خود برسد، همینطور هم جان مردم غزه نه برای رژیمی که هر شب نیم ساعت از مهمترین بخش اخبار شبانه را صرف وا مظلوما و وا مصیبتای مردم غزه می‌کند و نه برای آن حماس جاکشی که مهماتش را مخصوصن در اماکنی پنهان می‌کند تا تلفات غیرنظامی بیشتر شود ارزشی ندارد. این حماس جاکش در طول تنها دو هفته از بالا گرفتن درگیری‌ها بیش از 100 راکتش در همان منطقه مردمی و غیرنظامی غزه فرود آمده! آنوقت شماها به اسرائیل عزیز فحش می‌دهید؟

در دو هفته نخست درگیری‌ها، 100 راکت حماس در منطقه خودی سقوط کرده است


مخ‌لسان هیچ از خود پرسیده‌اند که علت عدم پذیرش آتش بس از سوی حماس چیست؟ چرا حماس انقدر به دنبال جنگ است؟ حماسی که می‌داند نمی‌تواند حریف اسرائیل گردد. سیستم دفاعی گنبد آهنین اسرائیل راکت‌های آنان را در هوا پودر می‌کند. ولی اینها راکت‌هایشان را در زیر مساجد و مدارس پنهان می‌کنند تا از طریق پروپاگاندای رسانه‌ای در دنیا بتوانند برای خود اعتباری بخرند و احساسات ضد اسرائیلی مردم دنیا را تحریک کنند.

به هر روی به زودی آتش بسی پذیرفته خواهد شد و باز هم مشخص می‌شود که مانند هر سال، اسلامیون دروغ پرداز و جنگ طلب به دنبال حمایتی بین المللی برای روز قدس امسال بوده‌اند که با نائل شدن به این هدف دیگر نیازی به ادامه جنگ نخواهد بود. کسانیکه در ایران نگران مردم کشی اسرائیل هستند، اتفاقن با این حمایت‌ها از مردم غزه کاری می‌کنند که سال بعد هم حماس اگر لازم دید دست به کارهای مشابه بزند تا توجه جهان را جلب کند. حماس و گروه‌های ضد اسرائیلی نباید پشتیبانی مردم دنیا را از خود ببینند. باید بدانند هیچ راهی جز به رسمیت شناختن کشور اسرائیل نیست تا از این طریق کشور مستقل فلسطین هم بوجود بیاید. اینانی که با حمایت معنوی و فحاشی خود علیه اسرائیل، به مردم غزه توجه می‌کنند نمی‌دانند که دارند به ضرر مردم غیرنظامی غزه رفتار می‌کنند و بهانه به دست وحشیان اسلامی می‌دهند تا رفتار موفقیت آمیز خود را باز هم تکرار کنند.

همانطور که در سال 89 این شعار تا مغز استخوان رژیم را ترکاند، اکنون هم همان کارکرد را خواهد داشت اگر فریاد بزنیم:
نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران

اگر خواهان تحقیق و به دست آوردن اطلاعات غیر روضه‌ای از اسرائیل هستید جستار زیر را در انجمن دفترچه مطالعه کنید:

جمعه، تیر ۱۳

طرح انتظامی برخورد با روزه خواران

هر سال با رسیدن ماه منحوس رمضان بازار این انتظامی‌ها و بسیجی‌ها و آمران به معروف و خلاصه فوضولان مردم داغ میشه که ببینند کی داره چکار میکنه و چکار نمیکنه تا مثل سگ پاچه بگیرند. تا جایی که من یادمه چند سالی هست که طرح انتظامی برخورد با روزه خواران در سطح کشور اجراء میشه. از یه طرف راهنمایی و رانندگی دستور داره که مثلن روزی Nتا خودروی روزه خوار توقیف کنه و از یه طرف یگان امداد و کلانتری‌های محل همینطور.

این در حالیه که در کنار فلسفه‌های گوناگونی که برای روزه ذکر میشه یکیش آزمون اخلاص هست. یعنی روزه دار با وجود اینکه خوراکی و آشامیدنی در دسترسش هست، برای آزمودن اخلاص عمل خودش و ایمان خودش از اونها بنا به دستور مستقیم خدای خودش دوری میکنه. البته همونطور که گفتم این تنها یکی از ده‌ها دلیل مسخره‌ایست که برای این عمل مسخره آورده میشه. معمولن وقتی یه چیز مزخرف و بی ریشه‌ای تبدیل به مفهومی مقدس بشه، دلایلش هم به همون اندازه بی ریشه میشن. چیزی که این مساله رو صحیح‌تر جلوه میده اعتکاف هست. دهه آخر ماه رمضان وقت اعتکافه. بلند میشن میرن مسجد بس میشینن یه مشت عربی بلغور میکنند و فرداش میان بیرون شروع میکنند دوباره به دروغگویی و دزدی و کلاهبرداری. این مساله اعتکاف از جنس همون اخلاص و خلوص و اینهاست که توام با رمضان و روزه میتونه به بحث ما کمک کنه.

خب اگر آزمون اخلاص درست باشه، اتفاقن شخص روزه دار باید در معرض انواع هوس‌ها و میل‌ها قرار بگیره تا آزمونش واقعی باشه. وگرنه اصلن بگیرید همه را بعد از اذان صبح ببرید کهریزک بازداشت کنید تا اذان مغرب که کسی چیزی نخوره دیگه. درست مثل اینکه اگه کسی در زندان باشه و دزدی نکنه براش ارج و قربی ایجاد نمیشه؛ شخص باید آزاد و توانا به دزدی قرار داشته باشه ولی اقدام به دزدی نکنه تا بهش بگیم آدم سالم و انسان شریف. وگرنه که همه زندانیان غیردزد و شریف هستند.

به همین خاطره که باید به گوساله‌های اسلامی گفت شما از خوردن و آشامیدن دیگرانی که روزه نیستند ناراحت نشید. اتفاقن ماها با خوردن و آشامیدن و هورت کشیدن چایی و به به گفتن و آروغ زدن بعد از ناهار در ماه رمضان داریم به شما کمک می‌کنیم که به برنامه انسان سازی خودتون در این مدت بپردازید. در واقع شما باید ممنون و متشکر ما هم باشید که در این راه به شما کمک میکنیم. من خودم که از خوردن و آشامیدن در خیابان در ماه رمضان واهمه‌ای ندارم. در مترو هم هروقت باشم هتا اگه تشنه هم نباشم از آبسردکن مترو استفاده میکنم تا به شماها در راه رسیدن به بهشت بیشتر کمک کنم. پیشنهاد میکنم هم فکران منم همین کارو بکنند تا هموطنان مسلمان ما در راه آزمایش خود و ایمانشون موفق‌تر باشند.

البته این نکته آخر رو هم اضافه کنم که من باور دارم کسی که روزه می‌گیره ولی از خوردن و آشامیدن دیگران ناراحت میشه تنها دلیلی که داره حسادته. این آدم از اینکه خودش نمیتونه بخوره ولی دیگران می‌خورند ناراحته و ناراحتیش رو سعی میکنه با ذکر ادله و استدلال، عقلانی و منطقی جلوه بده. لذا مساله خودخواهی سران ممکلت مهمترین علت برای به قول خودشون برخورد با روزه‌خواران است. ضمن اینکه این واژه من درآوردی روزه‌خوار نمیدونم چیه. یکی روزه دار هست و دیگری روزه ندار! مگه همه مجبور به روزه داری هستند که عده‌ای هم این وسط شدند «روزه‌خوار»؟

پس بخورید و بیاشامید جلوی روزه داران. دندشون نرم می‌خواستند روزه نگیرند. حالا که گرفتند باید تحمل کنند.

جناب سرگرد اروا عمش داره اعمال قانون می‌کنه
از ژست آقای راننده معلومه داره به آقایان القاء می‌کنه که تخم منم نیستید

جمعه، تیر ۶

روزه‌داران احمق

توصیه های غذایی برای روزه داران که بازارش در روزهای ماه نامبارک و منحوس رمضان داغ میشه، انسان خردمند و علم گرا رو به شدت به خنده وا میداره. یک نمونش که اینجا توسط پایگاه شهید آوینی منتشر شده رو ببینید! وافعن خنده داره. اگه اینهمه توصیه و نکته پزشکی توی روزه داری وجود داره اصلن چرا باید روزه گرفت پس؟

اینکار درست مثل اینه که شما بخواهید سالی یک ماه به خودتون با خنجر زخم بزنید و ضمنن در کنارش به توصیه های پزشکی در اینمورد هم مراجعه و عمل کنید. خب مگه مرض دارید؟ مگه کستون خله؟ میاد کاری که از نظر پزشکی مردوده رو انجام میدید ولی به توصیه های مراقبتی پزشکیش عمل میکنید و دلتون خوشه که دارید کار مقدس زخم زدن رو به صورت علمی انجام میدید؟

توصیه می‌کنند که آب زیاد بنوشید و نمیدونم با فاصله بنوشید. یا نمیدونم میوه‌ها و غذاهایی که آب زیادی دارند بخورید چون آب به تنهایی دفع میشه و در بدن ذخیره نمیشه. شما اگه خودتونو شتر فرض کردید که با خوردن یک وعده آب و غذا میتونید 15-16 ساعت بی نیاز از اینها زندگی کنید من حرفی با شما ندارم اصلن.

ولی بدانید و آگاه باشید که در پزشکی و علوم تغذیه، صدور یک فرمان و یک رژیم غذایی برای هتا دو نفر هم کار مردودی هست. اونوقت چطور میتونید به دستوری که سدها و هزاران سال پیش توسط یک عده کلاش و راهزن صادر شده عمل کنید؟ و تازه استدلال‌های مسخره و چندش آوری مانند اینکه سم تولید شده در بدن به این وسیله خارج میشه بکنید؟ مگه غذا در بدن سم تولید میکنه؟ کدوم نشریه معتبر علمی و کدوم نشریه دانشگاهی معتبر اینو تایید میکنه؟ اگر چنین بوده باشه چطور فرگشت فکری به حالش نکرده؟ چطور انسان تونسته ده‌ها هزار سال بدون روزه زنده بمونه و زندگی کنه؟ اصلن چطور سایر جانداران روزه ندارند و یه سره غذا میخورند؟

از نظر پزشکی هر وقت شما احساس گرسنگی بکنید، ینی اینکه سیستم بدنتون به غذا نیاز داره. هروفت احساس تشنگی بکنید به آب نیاز داره. حالا چطور میشه در طول روز اونهم روزهای گرم تابستان این نیاز بدن رو به تخم محمد بن عبدالله گجستک گرفت؟ اینکار چه پایه علمی داره؟ اون گوساله‌هایی که میگن فلان دکتر و دانشمند روزه رو تایید کردند بد نیست یه نگاهی هم به رزومه اون دانشمندان بکنند البته اگه اهل تحقیق باشند. و توصیه میکنم به همه که به اولین پزشکی که رسیدید ازش بپرسید آیا روزه داری کار درستی هست یا نه؟ فرقی نمیکنه متخصص باشه یا پزشک عمومی.

مطمئن باشید اگر پزشک ادارات و ارگان‌ها و نیروهای مسلح نباشه و ریشش از مغزش بزرگتر نباشه، بهتون میگه نگیری بهتره. اینو امتحان کنید. کاری که نداره. ولی من مطمئنم بعد از این هم باز عده‌ای گوساله‌‎وار میان میگن نه توصیه رسول و خدا از توصیه یک پزشکی با «علم محدود» و «علم ناقص»ش قابل قبول‌تره. به این عده باید گفت همان بهتر که تو بمیری بابا. من از پیرزن‌ها و پیرمردهایی که ده‌ها سال با این تفکر زندگی کردند انتظار پشت پا به این رویه ندارم. ولی از اونهایی که حالا دستکم دسترسی به اینترنت و فیلترشکن دارند و لابد خیلی بیشتر از بقیه حالیشونه انتظار دارم این حرفها رو بفهمند.

برای بحث بیاید به انجمن آزاد دفترچه.

شنبه، خرداد ۳۱

اره دادن‌ها و تیشه گرفتن‌های روحانی و مخالفان

به نظر میرسه روحانی نسبت به سایر سردمداران حکومتی لیبرال‌تر و فهیم‌تر هست. اگر چه با تبریکی که به بشار اسد گفت نشون داد که اینطور نیست و در واقع در حال پوشیدن نقابی‌ست که اندازه‌ی صورتش نیست. پس خوبه گول این اره دادن‌ها و تیشه گرفتن‎‌ها رو نخورید و کمی بیشتر به این قضیه دقیق بشید. یکی روحانی میگه، یکی از اون جناح سانتر میکنه! مثلا همین که روحانی گفته نباید مردم رو به زور به بهشت ببریم و اون مترسک لاریجانی‌ها، اسمش چی بود؟ آها، صادق آملی لاریجانی، زمین‌خوار بزرگ ورامین در جوابش گفته «این حرفا چیه؟ این حرفا مالِ مدرنیته و لیبرالیسم است!» انگار لیبرالیسم چیزی‌ست که آقایان ازش میترسند. بله خب البته که میترسند. لیبرالیسم با اسلام در تضاده. با بسیاری از تفکرات متجدد مثل کمونیسم کثیف و آنارشیسم بالقوه خطرناک هم در تضاده. بنابر این باید هم ازش بترسند. این که متجددهاش بود. اون اسلام قدیمیش هست.

ولی نفهمیدیم چرا ایرادی به مدرنیته گرفتند. مگه مدرنیته هم ایراد داره؟ مثلن آقایان اگر ناخون پاشون درد بگیره میرن از غرب و از مدرن‌ترین کشورهای غربی دکتر میارن ولی صحبت مردم که میشه مدرنیته اَخ و جیز میشه؟ جالبه. در پاسخ به اونهایی هم که الان با خودشون میگویند مدرنیته‌ای که این مترسک ازش انتقاد کرده در حوزه فرهنگ و اندیشه جای میگیره فقط میشه یک جمله گفت اونهم به زبان بیگانه: سیکتیر بابا.

روحانی در حال تماشای مسابقه فوتبال ایران و نیجریه
حالا نکته این اره دادن‌ها و تیشه گرفتن‎ها در کجاست؟ در اینه که این روحانی که از خاتمی اپوزوسیون‌تر نیست که! قبول دارید؟ اگه قبول ندارید که بی تعارف آدم تعطیلی هستید. هیچ استدلالی هم براش ندارم. اگه قبول دارید باید گفت حالا که خاتمی اولویتش حفظ نظام و لابد قانون اساسی نظامه، روحانی هم وهکذا. بیشتر نباشه کمتر نیست. پس منتظر نباشید که براتون سوئیس و یا ایالات متحده بسازه این روحانی. پس این سوال مطرح میشه که ریشه این تبادل آتش در چیه؟

باید گفت که یک کلام در «خر کردن عوام». برای اون دسته از دوستان سهل انگاری که فکر میکنند ما خیلی سخت میگیریم و خیلی جنایی لابد برخورد میکنیم باید بگم که نه آقا جان. رژیم ایران زیر نظر مستقیم خامنه‌ای دستکم 8 سال از جیب ملت خرج کرد و بالاترین بدبختی‎های دنیا رو به جان پذیرفت که دارای نیروی هسته‌ای بشه. ولی تا جان به لب رسید بیخیال قضیه شد و با یک نرمش قهرمانانه ورق برگشت.

هر کشور لیبرال و آزادی اگر بود، به این خاطر امروز شورش میشد و فردا دولت استعفا میداد. ولی در ایران اینطور نیست. دستکم برای خر کردن عوام و روزنامه‌ها و مدیا باید یه موضوعی رو در روز داغ کرد به سبک بالاترین. موضوع داغ این دوره از دولت هم همین تبادل آتش یا اره دادن‌ها و تیشه گرفتن‌هاست. اینه که خیلی دلخوش نباشید به روحانی. هتا اگه روحای واقعن لیبرال‌تر از بقیه اراذل و اوباش باشه ولی نتیجه اعمال و گفتارش همینیه که میگم: دور کردن ذهن جامعه از موضوع هزینه‌‌های فراوان هسته‌ای و عقب نشینی از مواضع هزینه‌زای قبلی.

البته مشخصه که بیشتر این تبادل آتش‌ها مصرف داخلی و خصوصن مصرف حوزوی داره. آقایان با این سناریوها به دنبال این هستند که پاسخ بیچاره بسیجی‌هایی رو ندهند که 8 سال پشت سر رژیم شعار انرژی هسته‌ای دادند و حالا ماندند دست به خایه و انگشت به کون حیران. پیام من به بدبخت و بیچاره‌های بسیجی، اطلاعاتی، سپاهی و هر گمراهی که به نحوی دنباله‌رو سیستم هست و مشغول خواندن این سطوره اینه که بابا خودتون رو بیشتر از این ببو گلابی رژیم نکنید. این رژیم به وقتش از جون تک تک شماها مایه میگذاره تا خودِ دیوثش رو سرپا نگه داره. همین الان دیدید که چطور از حق مسلم شماها گذشته تا دلارهای بانکیش رو برگردونه. 8 سال حنجره پاره کردید و عربده کشیدید که انرژی هسته‌ای حق مسلم شماست، یهو دیدید که با یک انتخابات و یک نرمش قهرمانانه ریده شد به شما و حقتون!

اگه پاسخی دارید بیاید دفترچه حرف بزنیم برادر.

شنبه، خرداد ۲۴

ابراهیم نبوی پفیوز

الحق که این اصلاح طلبان حکومتی حال به هم زنند. بعد از اینکه 8 سال بالاترین مقام‌ها و پست‌ها رو در کشور داشتند و خاتمی روباه صفت دوبار در مجموع بیش از 40 میلیون رای رو رید توش و گفت من تدارکاتچی بودم و بعد از اینکه 4 سال هم در مجلس ششم در  قدرت بودند، هنوز هم چپ و راست ضمن سخنگویی و لجن پراکنی بوی تعفن از دهان نامبارکشون بلند میشه.

یکی از این اصلاح طلبان که بی شک حفظ و صیانت از بیضه رژیم برایشان اوجب واجبات است، نویسنده‌ای دوزاری به نام ابراهیم نبوی است. این شخص بزرگترین سابقه مبارزاتی‌اش زندانی بودن به مدت یکی دو ماه در زندان‌های رژیمی‌ست که خود او به حفظ و حراست از آن مشغول بوده؛ طبیعی‌ست که برای بازگشت به ایران لحظه شماری می‌کنه. این آدم اصولن کسی نیست که لازم باشه خارج زندگی کنه. کاری نکرده که! فقط ماموریتش برای رخنه در اپوزوسیون خارج از کشور و خر کردن مردم و تبلیغ برای نظام و خلاصه بازیگری زیرپوستی تمام شده. الان دیگه وقت بازگشته. ببینید چطور در ویدئوی زیر دریوزگی حکومت رو میکنه. در جایی میگه با «وحشت» از ایران بیرون آمده ولی چند دقیقه بعد و از آنجا که هیچگاه بر اساس حقیقت حرف نزده یادش میره که چی گفته و انکار میکنه که با «ترس» از کشور خارج شده.


آقای نبوی. برو خودت رو بیش از این آلت دست نکن. حنای امثال تو که در پی خریدن شیشه عمر زاپاس برای دیو اسلامی هستید دیگه رنگی نداره. یک زمانی بود که تازه رفته بودی اونور آب و خیلی چهره پلیدت هنوز شناخته نشده بود و با طنز هفتگی حسنی امام جمعه ارومیه کلی مخاطب پیدا کردی. ولی بدان و آگاه باش که امروز همون مخاطبان به مدد اینترنت و انواع و اقسام تحلیل‌ها و نوشته‌ها و ویدئوها می‌فهمند و این چیزیه که تورو در حد یک پاورقی در کتاب‌های تاریخی فردای آزادی ایران ثابت می‌کنه.

شرم‌ بر تو باد که علنن منکر خون ده‌ها و سدها هزار کشته در دهه شصت هستی. ای نبوی پفیوز تو فکر کردی مردم ایران مانند خود تو بی‌رگ و ریشه هستند که در راه گدایی از رژیم، نه انسانیت و نه عدالت رو نمی‌شناسی؟ چنان وقیحانه در صدای امریکا میگی کشتارهای 67 رو ولش کن، یادآوری نکن که انگار بردگان و بندگان پدرت کشته شدند و به جهنم که کشته شدند.


ای نبوی پفیوز، تنها در طی یکی دو ماه در تابستان سال 67 چهار، پنج هزار نفر از دگر اندیشان و مخالفان نظام سیاسی ایران به دستور مستقیم خمینی گجستک تیربار شدند و در گورستان‌های جمعی چال شدند. این آمار عفو بین الملله وگرنه ادعای سازمان مجاهدین خلق بالغ بر 30 هزار نفر هست. چنین واقعه‌ای انقدر برای توی حیف نون بی ارزشه که میگی ولش کن؟ البته برای ما روشن است که شما اصلاح طلبان امروز همان عاملین و بعضن آمرین حذف‌های فیزیکی دیروز بودید. نمونه، یک گردن کلفتی به نام اکبر خوش کوشک که متهم اصلی قتل زنده یاد فریدون فرخزاد است که امروز در مجالس شادی و عزای اصلاح طلبان رفت و آمد می‎‌کنه. ببینید در ویدئوی زیر که ضبط شده در وزارت اطلاعات خاتمی توسط کمیته ویژه حقیقت یابست که به دستور مستقیم محمد خاتمی در سال 77 تشکیل شد، چطور این پفیوز قاتل لابه میکنه و به دست و پا میفته.


آقای نبوی پفیوز، خیلی ببخشید من بهتون فحاشی میکنم ولی دلم میخواد؛ این لحن منه برای امثال شما که مانع گسترش شرافت و انسانیت در ایران هستید. پرسشم اینه که می‌دونستید چرا در ایران جان انسان‌ها انقدر بی ارزش و بی مایه هست؟ در تلویزیون من و تو یک برنامه‌ای پخش میشه به نام پیام اضطراری. می‌پردازه به اینکه سقوط‌های هوایی چطور اتفاق افتادند و علتشون چی بوده. در اون برنامه نشون میده که تیم تحقیق سنگین‌ترین و پرهزینه‌ترین تحقیقات رو انجام میده تا علت سانحه رو بفهمه. چرا؟ همه این تحقیقات به خاطر اینه که جان انسان‌ها برای دولت مردانشون مهم هست. دولت اسرائیل عزیز برای جان یک نفر سرباز خاورمیانه رو تهدید میکنه. حالا علت همین امر چیه؟ اینه که رسانه‌‌ها و افکار عمومی انقدر فشار می‌آورند که دولت و دولتمرد گُه میخوره دست از پا خطا کنه. متوجه شدی آقای پفیوز؟ رسانه. همون نهادی که تو خودِ کثیفت رو جزوی از اون میدونی. تا وقتی مرد رسانه‌ای ما شما هستی، جان انسان‌ها و ارزش‌های انسانی در این جامعه به تخم محافظین آقا هم گرفته نمیشه. البته ببخشید که کمی دیر به این مساله شما واکنش نشون دادم. ولی ماهی رو هروفت از آب بگیری تازه ست.

دوشنبه، خرداد ۱۹

باز هم صحبت از لَش بودن بالاترین مقام نظامی ایران

همین چند وقت پیش بود که در مورد فرماندهان نالایق ولش بسیج و سپاه یک فرتور تهیه کردم و روی فیسبوک انجمن دفترچه قرار دادم.

https://www.facebook.com/daftarche.forum

مدت زیادی نگذشت که دیدیم این بشکه‌ی عن، سرلشکر فیروزآبادی بر مطالب ما صحه گذاشت و یکبار دیگه بی لیاقتی خودش رو هتا در حفظ ظاهر هم به رخ ما کشید. این مردکه انگل بله قربانگوی خامنه‌ای کسی نیست جز یک شاگرد سابق خامنه‌ای که گوش به فرمان اوست و خامنه‌ای از ترسِ تاج و تختش بالاترین مقام نظامی بعد از خودش رو به یک سپاهی یا ارتشی نداده که مبادا فردا روز از دستور تمرد کنند. آخه این بشکه هتا سربازی هم نرفته و هیچ سابقه نظامی نداره. یکهو شده سرلشکر.


تمام این بالادستیان نظام رو عده‌ای لاشخور و تنبل و تن پرور تشکیل داده‌اند که ارزش تف انداختن بر زمین هم ندارند. زمانیکه انقلاب ننگین و خجالت آور اسلامی در سال 57 به بار نشست و زور و قدرت به دست عده‌ای بی وطن و بی لیاقت افتاد، دیگه جا برای افراد لایق، اینکاره و حرفه‌ای نبود. یکی از این افراد تیمسار ارتشبد عباس قره‌باغی آخرین فرمانده ستاد کل ارتش ایران در زمان شاه (ستاد بزرگ ارتشتاران) بود که مدارج ترقی از افسری تا ارتشبدی که بالاترین درجه نظامی است را با لیاقت طی کرد.

او بعد از ورود خمینی کثیف به ایران بارها حمایت ارتش از دولت بختیار رو اعلام کرد. ولی به خاطر خیانت همافران نیروی هوایی به شاه، در نهایت در روز 22 بهمن 57 مجبور شد طی بیانیه‌ای بی طرفی ارتش رو اعلام کنه. به هر حال این حرکت از نظر شاه و بختیار خیانت بود ولی به نظر میرسه خیانت اصلی در چنته ستونی از ارتش به نام همافران بود که از قضا امریکایی‌ترین نیروی ارتش بود که هتا آبدارچی اونها هم به زبان انگلیسی مسلت بود و برای دوره شاید به امریکا هم رفته بود!

ارتشبد عباس قره‌باغی

البته در فضای وب فارسی به نادرستی فیروزآبادی بشکه را که هتا از آوردن پیشوند سرلشکر براش اکراه دارم، با سپهبد نادرجهانبانی مقایسه می‌کنند. این مقایسه از این نظر نادرسته که گفته میشه تیمسار جهانبانی آخرین رئیس ستاد کل ارتش شاهنشاهی بوده. وی آخرین سمتش معاونت فرماندهی نیروی هوایی شاهنشاهی بوده نه ریاست ستاد کل. وقتی درجه ارتشبدی وجود داره، یک سپهبد رو نمیکنند رئیس کل نیروهای نظامی.

ولی گذشته از اینها دفاع تیمسار جهانبانی از خودش در بی دادگاه صحرایی صادق خلخالی، قاتل بزرگ و بازوی حذف فیزیکی خمینی که بسیاری چهره‌های پر نفوذ و مخالف رو از بین برد تا حکومت اسلامی بی دغدغه ادامه حیات بده، بسیار ستودنی و شجاعانه است:
 آنچه را که شما مطرح کردید آنقدر مسخره و احمقانه‌است که من لزومی به پاسخ گفتن به آن نمی‌بینم اما چند دروغ بزرگ گفتید که همراه با اتهام زدن‌های شما نشان می‌دهد که حکم شما علیه من مثلاً صادر شده و همچنین حکایتگر این حقیقت است که شما نه تنها مسلمان نیستید بلکه مشتی بی وطن، بی دین و مزدور که به دستور اربابانتان فقط و فقط قصد ویرانی کشور من و ارتش سرزمین مرا دارید.
پدر من جاسوس روس نبود، بلکه افسری ایرانی بود که در روسیه درس خوانده، من هم هرگز عامل کشوری نبودام بلکه در سالهایی که شما برای لقمه نان مزدوری، سر حسین را از این منبر به آن منبر می‌کشاندید. در آمریکا به عنوان بهترین و با استعدادترین خلبان ایرانی، بر اوج ابرها پرواز می‌کردم. حال شما چگونه به خود اجازه می‌دهید به من تهمت خیانت بزنید. شما از خود خجالت نمی‌کشید شما از مردم شرم نمی‌کنید؟ شما از هزاران جوان ایرانی که من با همه تلاش در راه فراهم کردن وسایل ورزشی و ایجاد امکانات جهت تربیت روح و جسم آنها، در ماه‌های گذشته کوشیده‌ام، ازرم نمی‌کنید؟

شما که هستید؟ آیا به جز جمعی غارتگر و خونخوار و دوری از هر نوع صفت انسانی کسانی را می‌شناسید که چون شما بر هر آنچه ملی و ایرانی است تیغ بکشند؟ آقایان من پنجاه یک سال به خوبی و نیکی زندگی کرده‌ام و قرارگاهم آسمان‌ها بود. پاسخی به یاوه گویی‌های شما ندارم. به دستوری که اربابانتان داده‌اند عمل کنید، ولی مطمئن باشید که مردم ایران خیلی زود از خواب فعلی بیدار می‌شوند و این تب که با دروغ و تزویر شما به آن در جان و روح آنها رخنه کرده، بسیار سریعتر از آنچه فکر کنید فرو خواهد نشست. آنگاه شما هستید و خشم ملتی که به تار و پود شما آتش می‌کشد.

من دفاع خاصی ندارم ولی من هیچ وقت بر ضد انقلاب کاری نکرده‌ام به هر حال دیگر مهم نیست و من آمادهٔ اعدام هستم.
سپهبد خلبان نادر جهانبانی در کنار شاه

خلخالی گجستک مریض که دستش به خون بسیاری از جوانان و دگراندیشان این بوم آغشته است، در نهایت در روز 22 اسفند 57 این مرد رو هم در پشت بام مدرسه علوی تیرباران کرد.

تف به قبرت خلخالی گجستک

پنجشنبه، خرداد ۱۵

آخ که اگر ویروس کرونا در تل‌آویو می‌بود

یکی از مبتلایان به ویروس کرونا در ایران درگذشت. این عمله عکره‌های رژیم که اکثرن هم یه ارتباط نزدیکی با ولی فقیه دارند در مورد بلایای طبیعی خیلی نظرات علمی خوبی دارند. مثلن علم الهدی و احمد خاتمی و حسنی امام جمعه ارومیه. ولی فقیه از این جهت بیسوادان و دایناسورها رو دور خودش جمع میکنه که میدونه آدمی که کمی سر به تنش می‌ارزه و بیخودی اکسیژن هوا رو هدر نمیده هرگز حاضر به تبعیت و بله قربانگویی به او نمیشه.

بگذریم؛ این ویروس کرونا که از عربستان به جاهای دیگه منتشر شده منشا حیوانی داره و در شتر دیده میشه. حالا کاری به اینجاش نداریم. مهمترین عامل انتشار این ویروس رو سفرهای زیارتی به خاورمیانه به خصوص عربستان میدونند. عربستان هم که مشخصه طرف برای زیارت کعبه میره دیگه. حالا دوست دارم بدونم این عمله‌های رژیم که چپ و راست میگن خشکسالی و سقوط هواپیما و گرانی و چه و چه به علت بدحجابی اتفاق میفته، آیا در مورد ویروس مرگبار کرونا در دل خانه خدا هم نظری دارند؟


اگر زلزله و افتادن هواپیما و ایدز ناشی از گناه باشه، حتمن ویروس کرونا هم در دل کعبه ناشی از گناهه دیگه. گناهی که حاجی بازاری‌های شکم پرور پوست کلفتِ وصل به حکومت در طول سال می‌کنند و جنس بنجل از چین وارد می‌کنند و با سد درسد سود تازه به خرده فروش می‌دهند و بقیه این جنایت رو به عهده او میگذارند و سالی یکبار هم برای حفظ وجهه و همچنین تطهیر خودشون به کربلا و مکه مشرف می‌شوند.

البته ریشه این دری وری‌های شکمی آخوندها در خود قرآن وجود داره‌ها. یکوقت فکر نکنید اینها خارج از دین دارند مزخرف میگن؛ نخیر دقیقن داخل دین دارند مزخرف میگن. از آنجایی که در دوران پیغنبر اسلام زلزله و شهاب سنگ و خورشید گرفتگی و اینها نشانه خشم خدایان و مایه ترس و وحشت فراوانی بوده، پیغنبر هم چون مثل هر انسان معمولی و زمینی دیگه متاثر از محیط و فرهنگ اطرافش بوده این مهم رو در قرآن نتونسته قایم کنه. به همین خاطره که می‌بینید در قرآن هرجا حرف از به عنوان مثال زلزله میشه، در کنارش حرف از عذاب و خشم و اینها هم میشه:
پس او را دروغگو خواندند و زلزله آنان را فرو گرفت و بامدادان در خانه‏ هايشان از پا درآمدند: سوره 29 - آیه 37
و چون زلزله آنان را فرو گرفت گفت پروردگارا اگر مى‏خواستى آنان را و مرا پيش از اين هلاك مى‏ساختى آيا ما را به [سزاى] آنچه كم‏خردان ما كرده‏ اند هلاك مى‏كنى: سوره 7 - آیه 155
اى مردم از پروردگار خود پروا كنيد چرا كه زلزله رستاخيز امرى هولناك است: سوره 22 - آیه 1
می‌بینید که هرجا صحبت از زلزله هست در کنار مفاهیمی چون ترس از خدا، انجام گناه، عذاب، سزای اعمال و اینچنین چیزها بیان شده. البته شیخ صدوق در «من لایحضره الفقیه» به معرفی آیه ضد زلزله هم می‌پردازه که هرکسی اگر یکبار در روز آیه 41 سوره فاطر رو بخونه از زلزله مصون میشه و سقف روی سرش خراب نمیشه. اینم از بدل این فن خدا! خدا فن میزنه، بندش بدل.

حالا از این مزخرفات که بگذریم، دوست دارم بدونم که اگه همین ویروس کرونا در مثلن یک کازینو در لاس وگاس منتشر میشد، یا چمیدونم در وسط کاخ سفید دیده میشد یا در تل آویو، آیا باز هم این مفتیان رژیم اسلامی خفه خون اختیار می‌کردند یا اونو نسبت می‌دادند به جنایت و چپاول و استکبار و اینها؟

فعالیت در توییتر

بازار وبلاگ نویسی مانند گذشته دیگر داغ نیست. کسانی که وبلاگ نویسی و وبلاگ خوانی میکردند امروز بیشتر در توییتر فعال هستند. من هم برای کمک و ا...